می گویم اسمم را نبر ,اما پشیمان می شوم
امروز می گویم برو فردا پشیمان می شوم
وقتی که میگویم ببین تا چه به روزت آورم,
کاری نمی آید زمن, تنها پشیمان می شوم
وقتی که می گویم برو صبری کن ولختی بمان
یک لحظه بعد از گفتنش زیرا پشیمان می شوم
وقتی که میگویم مرا یک قطره هم یاد تو نیست
از گفتنش یک بیکران ,دریا پشیمان می شوم
خواب تورا می بینم و آنقدر عاشق می شوم
کز دیدن روی تو در, رویا ,پشیمان می شوم
قهرم ولی باور نکن سختم ولی جدی نگیر
چون صبح ها دیوانه ام شبها پشیمان می شوم
وقتی نگاهم می کنی هر لحظه حالی دیگرم
ازاین که پلکی هم زنم ,حتی پشیمان می شوم
خود هم نمی دانم چرا می گویم این افسانه را
از گفتن این حرفها آیا پشیمان می شوم
نظرات شما عزیزان: